امید سبز

درخت تنومندی خواهد شد 

جوانه سبزمان 

داس ها اگر بگذارند .

 

طرح ۴

ناگزیر بود 

لحظه ای  سرد در یک بهمن تنها 

با حجم آدمهای دور  

آدمهای کور  

هیچ نبود 

 زمان تمام شده بود  

هنوز همان لحظه است  

ثانیه ای بر من نرفته پیر شدم

  پیر به اندازه هزار سال نوری  

باز نمی شناسیم 

 من  با جنینی گریان

سر میدان ونک 

کاکتوسهای کوچک  

را می شمرم 

تهی شدم 

همان لحظه 

 لحظه ی سرد یک بهمن تنها.

طرح۲

بی روزنه تر از همیشه ام 

با لبخندی از جنس تیغ  

 بی رویای ترانه ای حتی

بی رویا

تا تو 

فاصله ای نیست 

اگر به رویا بازگردیم 

همین!!!!!!!!!!!!!!!!

دستان کوتاه من  

رابطه بین گنو  

پنجره رو به کوچه ونک را خوب میفهمد 

مثل لمس سرانگشتان زبری 

که بوی نتهای گیتار میدهد 

کوچه همان است 

 گنو همان  

گیتار  و پنجره همان 

من همان  

فقط تو نیستی 

همین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!