خواب زن

عجیب

مثل خواب یک زن بعد ظهری  

تعبیر فراموش شده درخت از بهار   

فرود آمد  !!

بی  منتظری   

داسها از کار افتاده  

 در آغوش دسته ای گندم 

خیال درویی دیگر را مزه مره میکردند 

هیچ نبود  

تنها خواب یک زن  

در بعد از ظهری چپ شد  

دستانی کوتاه 

دامنی کثیف 

سینه ای پر شیر  

 هیچ نبود 

توهمی بود 

لیوان چای کبود 

که تنهایی تهش رسوب کرده.